معنی معادل فارسی اندیکاتور
حل جدول
نامه نما
نامهنما
معادل اندیکاتور
نامه نما
اندیکاتور
دفتر خلاصه نامه ها
دفتر خلاصه نامهها
دفتر نامه نما
معادل فارسی مایکروویو
تندپز
معادل فارسی هیدروتراپی
آبدرمانی
معادل فارسی ژیروسکوپ
دوران نما
لغت نامه دهخدا
اندیکاتور. [اَ ت ُ] (فرانسوی، اِ) دفتری که در ادارات خلاصه ٔ نامه های فرستاده و رسیده را در آن ثبت کنند. دفتر نماینده.
فارسی به عربی
موشر
فرهنگ فارسی هوشیار
دفتری که درادارات خلاصه نامه های فرستاده و رسیده را در آن ثبت کنند، دفتر نماینده
فرهنگ معین
(اَ تُ) [فر.] (اِ.) دفتری که خلاصه نامه های فرستاده و رسیده را در آن ثبت کنند، نامه نما (فره).
فرهنگ عمید
دفتری که شماره نامههای رسیده و فرستاده در آن ثبت میشود،
(شیمی) معرف،
فارسی به انگلیسی
Indicator
معادل ابجد
1188